ساندیس با طعم شاش !


من یکبار رفتم بقالی گفتم آقا یه ساندیس بدید . بعد که ساندیس رو گرفتم و خوردم ، دیدم هیچ چی پول همراهم نیست ، قیافه بقالم داد میزد که از اون حاجی کنسای گدا گشنه باشه که اگه بفهمه پول ندارم خشتکمو چفیه میکنه . خلاصه بفکرم رسید که تو پاکت ساندیس بشاشم و شاشیدم ( نیشو گذاشتم تو سوراخ سرش و راحت شاشیدم توش ) و رفتم پیشه بقاله ، گفتم : حاجی ساندیست خیلی گرمه ، حالم بد شد . حاجی بقال گفت : محاله خودم دست زدم دیدم خنکه . ساندیسو دادم دستش ، دید گرمه ، گفت بزار یکی دیگه برات بیارم ، گفتم نه حاجی ، نمیخواد ، ساندیسو بزار توی یخچال سرد بشه بده به یه بچه حزب اللهی که تازه از جهاد اقتصادی برگشته بخوره و خنک بشه . حاجی گفت : باشه اجرت با مقام معظم رهبری که این قدر خیر و نیکوکاری ! خلاصه داشتم میرفتم بیرون که دیدم یه بچه حزب اللهی اومد توی مغازه گفت حاجی یه ساندیس ولرم بده بدنم عرق کرده میترسم بچام آخه تازه از جهاد اقتصادی برگشتم . حاجی هم سریع یه نی زد توی همون ساندیس شاشی من داد دست بسیجیه . بسیجیه یه قلوب خورد دو قلوب خورد هیچی نگفت . بعد یهو به بقاله گفت حاجی این خالی نمی چسبه بی زحمت یه تیتاپ اسهالم بده !!!



0 نظرات: